مثل باد سرد پاییز

غم لعنتی به من زد

حتی باغبون نفهمید

که چه آفتی به من زد

رگ و ریشه هام سیاه شد

تو تنم جوونه خشکید

اما این دل صبورمب

ه غم زمونه خندید

آسمون مست جنونی

آسمون تشنه خونی

آسمون مست گناهی

آسمون چه رو سیاهی

اگه زندگی عذابه

یه حباب روی آبه

من به گریه‌ها میخندم

میگم این همش یه خوابه

آسمون تو مرگ عشقو

توی باخته هام نوشتی

این یه غمنامه تلخه

که تو سر تا پام نوشتی

من به لحظه ی شکستن

اگه نزدیک اگه دورم

از ترحم تو بیزار

من خودم سنگ صبورم

آسمون تیشه ت شکسته

من دیگه رو پام میمونم

منو از تنم بگیری

تو ترانه هام میمونم


لیلا کسری (هدیه) gham 1